راجب رمان

سلام دوستان چطورید ی سریع کلوم می خواستم راجب این رمان کوفتی باهاتون داشته باشم اولا که این رمان از رو فرشتگان هزبین هتل ساخته شده نیاید به من بگید که تو داری با مقدسات توهین میکنی من با مقدسات چیکار دارم اخه *-*
خب و راجب قضیه بعدی عزیزان دل اسمی که میخواین صداتون کنیم رو بگید توی کامنت یا پی وی و همینطور ی تعریف کوچیک از ظاهر یا اگه شخصیت یا کرکتری دارید در این باره که چه بهتر
دوم اینکه از بقیه هیچ چی نمی نویسم چون نه حوصله دارم نه یادم میاد چطوری میخواستم ادامشون بدم و خب ظرفیت کلا ۱۰ نفره پس اگه میخواین باشید خوشحال میشم که بهم بگید و اگه شیپی میخواید داشته باشید یا خودتون کسی رو سراغ دارید ی اسم از اون شخص به من بگید و بگید چه شکلیه یا عکس کاراکترش رو بفرستید اونا رو جزو این ۱۰ نفر حساب نمیکنم
همین خیلی خوشحال میشم که بخواین باشید توی این داستان وقتتون رو هم خیلی نمیگیرم پس منتظر کامنت ها یا پیام به پی وی هستم و هر کسی که اضافه شد به عنوان نقشی که گرفته رو تو این پست یا پست قبلی میگم و اینکه من بعضی از خانواده ها رو مثال زدم تو پست قبلی اگه خودتون هم نظری دارید خوشحال میشم بگید و اینکه اخلاف و رفتارتون و رابطه شما منظور نزدیکی یا سردی یا دشمنی خودتون رو با شخصیت من یا بقیه شخصیت ها هم بگید